خیلی دیر شد
سلام پسرک عزیزم..تعجب نکن که چرا دیر اقدام کردم برا ایجاد وبلاگ...راستش سرم تو این مدت حسابی شلوغ بوده..حالا بعدا بهت میگم چرا..در ضمن مگه توی فسقلی میذاشتی من نفس بکشم..حالت تهوع هام تازه تموم شده و تاااازه رسیدم به جاهای شیرین بارداری.پسرطلا دل مامانی حسابی برات غش وضعف میره.... شب و روزی نیست که بدون فکرتو سپری بشه...خیلی دوستت دارم قندعسلم..همش لگد میزنی و دل منو بابا رو میبری دلبر من..داریم کم کم نیمه ی راه حاملگی رو میگذرونیم.بلههههه پسرم داره بزرگ و بزرگتر میشه..امروز19هفته و3روزه که من تو رو قورت دادم به امید روزی که روز تولدت از راه برسه و من صحیح وسالم تو رو بگیرم بغلمو بوست کنم... ...
نویسنده :
مامان گل پسر
22:53